پیوندهای مفید

دنبال کننده ها

با پشتیبانی Blogger.


مجاهدين خلق ايران از سى خرداد سال ١٣٦٠ هجرى شمسى در گير نبرد مرگ و زندگى با رژيم ولايت فقيه هستند. در اين سى و چند سال بر همگان ثابت است كه رژيم ميخواهد تك تك مجاهدين را به طور فيزيكى نابود كند. در اين راه هم از هيچ تلاشى كوتاهى نكرده است . جوخه هاى تيرباران و اعدام هاى دسته جمعى ، سربريدن و زنده به اتش كشيدن و منفجر كردن از شيوه هاى به كار گرفته شده بوده و ميباشد . اما در قاموس نظام ولايت چون گناه نفى ولايت فقيه از گناه نفى وجود خداوند متعال بزرگتر است, بايد مجاهدين را قبل از كشتار شكنجه هم كرد . رژيم با بى خدايان داخلى و خارجى تا  آنجا كه در حيطه منافعش بوده از مراوده و مغازله و معامله كم نگذاشته است . نمونه هم برخورد حكومت جبار خمينى با پادو هاى اكثريت و حزب توده در اوائل سالهاى شصت بود كه از خدمات آنها در لو دادن مبارزان و مجاهدان و تطهير جنايات رژيم ضد امپرياليستى امام خمينى بهره جست و بعد هم حضرات آلوده به  خيانت و جنايت خود را بسان دستمالهاي خونين و چركيني نجس  به سطل زبُاله  روانه كرد .
 از شدت كلام  جا نخوريد، واقعيت بسيار پليد تر از اين تصويرى بود كه من پرداختم. بوى خون و جنون بود و  ضرب شلاق و داغ و درفش. جاى بحث و فحص نبود . معدود باقيماندگان كشتار هاى دهه شصت هنوز هم حى و حاضر ند .

اما به مرور زمان و  اين واقعيت كه عليرغم كشتار نسل اندر نسل از مجاهدين ، آنها نه از مبارزه با رژيم كوتاه آمدند و نه نابود شدند.  حكومت هم بيشتر به سياست هاى سركوب خود افزود و تمامى درسهاى جنگ روانى و شيطان سازى كه از شرق و غرب ياد گرفته و در ذات و ذهن جهنمى خود پرداخته و غنى سازى كرده  بود را عليه مجاهدين به كار گرفت و از پرداخت هيچ مبلغى به نوچه هائ خود دريغ نكرد و نميكند.
 رژيم بيشترين دخالت را در جهان در امور تروريستى دارد ، امريكا نام مجاهدين را در ليست گذاشت تا دل رژيم و خاتمى را به دست  آورد . رژيم از نقض تك تك مواد اعلاميه جهانى حقوق بشر در هيچ فضا و مدارى دست نميكشد ، به مجاهدين اتهام شكنجه اعضا خودشان را ميزدند. پدر و مادر و خواهر وبرادر مجاهدين اشرف را به حبس و دار سپردند و مزدوران خودشان را دور ديوار اشرف آوردند كه انجمن حمايت از خانواده را  تشكيل بدهند . دنبال بمب اتم و بمب ميكروبى و شيميايي بوده و هستند ، مدعى بودند مجاهدين كرور كرور سلاح شيميايي در اشرف انبار كرده اند . حرم امام رضا را منفجر كردند ، گفتند كار مجاهدين است . با ميانبازى چندين و چند كشور ، مستقيم و غير  مستقيم  با شيطان بزرگ امريكا كه هيچ غلطى نميتواند بكند ، در سوئد و سويس و تركيه و هزار جاى ديگر نشست و برخاست كرده و كردند و كيك و كتلت و كتاب و كلت و فرش به هم بذل و بخشش  كردند ، الان  به مجاهدين تهمت ارتباط مخفى با امريكا ميزنند . در اشرف مجاهدين را قتل عام كردند و امريكا خود را كنار كشيد و از تعهد مكتوب حفاظت سرباز زد الان مدعى هستند مجاهدين هنوز مسلح هستند و به عمليات ميپردازند. كه يعنى هم كشتارشان مُباح است و هم در ليست ماندنشان واجب شرعى !
دعوا الان بين مجاهدين و رژيم به سطوحى كشيده شده كه كانونهاى نظم نوين جهانى و فراموشخانه هاى نو استعمارى را در بر گرفته است . مقاله سيمون هرش عليه مجاهدين در چهارچوب ايجاد مفر براى دولتمداران امريكاست كه در ادامه سياست مماشات خود با رژيم و تلاش براى ايجاد جانشين مقبول احتمالى ، مقوله مجاهدين را بسيار نا مطلوب خودشان و اشتها كش ميدانند.
 حضرات مبخواهند از قانون و قرارداد فرار كنند . ميخواهند ملاها را  نرنجانند . قاطى كردن سناريو هاى فيلم هاى دست چندم هاليوودى - لاله زارى داخل بحث از خود منابع گمنام و تكرار تمام اتهامات رژيم به مجاهدين در سى سال أخير و اعلام تنها منبع در مورد مجاهدين - خدا كه نه بخوان شيطان بنده- كه عنصر مشخص و معلوم الحال  وزارت اطلاعات رژيم است و خودش هم به آن مُقر هم  بوده و با "خجالت " آخوندى آن را باعث افتخار ميداند ، همه اينها ، تنها و تنها به اين راه ميبرد كه آخوندها منبع اصلى اين اخبار هستند. اما در اين ميان يك حاجى از راه كارگر و يك ميرزا از اكثريت پيدا شده كه ميگويند مجاهدين بيايند إثبات كنند كه اين حرفها ى هرش دروغ است.

اخيرا سيمور هرش در مقالهاي که روز ششم آوريل در نيويورکر منتشر شده، نوشته است که عليرغم آن که مجاهدين خلق در ليست گروه هاي تروريستي دولت آمريکا قرار دارند، اما در صحراي نوادا آموزش ديده و با همکاري موساد و استفاده از اطلاعات آمريکا در عمليات تروريستي در ايران مشارکت داشتهاند. شما اطلاعي از آن داريد و نظر سازمان نسبت به مسائل مطروحه چيست؟

ما اطلاع مشخصي در اين مورد نداريم و نميتوانيم آن را تائيد و يا تکذيب کنيم. در اين مطلب سيمور هيرش به موضوع مهم ديگري هم اشاره کرده است. آنهم در مورد افشاگري سازمان مجاهدين در سال ۲۰۰۲ در رابطه با پروژه هستهاي رژيم ايران. سيمور هرش نوشته است محمد البرادعي که در آن زمان مديرعامل سازمان انرژي اتمي بود، "بعدها به او اطلاع داده بودند که موساد منبع تامين اين اطلاعات بوده است".
سازمان مجاهدين از سال ٢٠٠١ و بعداز خلع سلاح شدن پايگاه اشرف، مدعي است که عمليات نظامي را کنار گذاشته و در سالهاي گذشته نيروي خود را براي خارج کردن نام خود از ليست گروههاي تروريستي متمرکز کرده است.
اما نوشته سيمور هيرش حاکي از آن است که:
ـ بين سازمان مجاهدين و موساد رابطه نزديکي وجود دارد و موساد اطلاعات و اسناد مربوط به پروژه هستهاي ايران را در اختيار مجاهدين ميگذارد تا از کانال آنها انتشار پيدا کند. مجاهدين هم پذيراي چنين اقدامي هستند.
ـ همکاري نزديکي بين سازمان مجاهدين و پنتاگون وجود دارد و پنتاگون هم براي پيشبرد برنامههايش در ايران از مجاهدين بهره ميگيرد و مجاهدين هم تن به برنامههاي پنتاگون ميدهند.
ـ مجاهدين عمليات نظامي در داخل کشور را رها نکردهاند.
ـ مجاهدين با همکاري موساد در عمليات تروريستي در داخل کشور مشارکت دارند.
افشاگري سيمور هيرش، ادعاي سازمان مجاهدين مبني بر کنار گذاشتن عمليات نظامي در داخل کشور را زير سئوال برده و مسائل جديدي که در بالا به آن اشاره شد، به ميان آورده است. سازمان مجاهدين لازم است رسما در مورد ميزان اعتبار ادعاهاي سيمور هيرش نظر دهد و صحت و سقم آنها را مشخص کند.  " بهروز خليق مسئول هيات سياسي - اجرايي  سازمان،اکثريت"
 خيلى هم اقاى هرش را هركول ميدانند. ”  سيمور هرش نه چپ است نه ادعاي رسالتي به جز روزنامه نگار بودن و وفادار بودن به اصول حرفه اش داشته است. اما او به گردن چپ و انسان قرن بيستم و همين دهه ي اول قرن بيست و يکم در دو مورد مهم حق دارد که نمي توان آن را ناديده گرفت.
سردبير سايت راه کارگر ,
 خوب نارفقا ! كسى نيست به شما ياد آور شود كه برخى ها تغيير ميكنند . شما يك زمانى چريك و عضو جريانى بوديد كه فدا شدن در  راه خلق را پيشه كرده بود ونه همكارى امنيتى - نظامى و سياسى با برادران سپاه پاسداران و كميته انقلاب اسلامى كه همان لباس شخصى ها اين دوران هستند . منطق وارونه و ضد بشرى را ميبينيد . انگار وقتى به مجاهدين ميرسد  ديگر بحث از قانون و انصاف و اخلاق نيست . سليقه و مزه دهان  آخوندى حاكم است . در همه دادگاههاى دنيا به غير از ايران آخوند زده  اصل بر برائت است . وظيفه إثبات جرم به عهده دادستان است و نه متهم. ويروس ضد بشرئ لايحه قصاص تا مغز اين ملا ها ى فرنگئ نفوذ كرده است . اما چون خود اين  حضرات وزن و مايه ندارند ، اهل مبارزه نيستند ، دنبال آزادى و استقلال ميهن نبوده و نيستند، در دعواى بين ابر قدرت با مجاهدين و در جنگ مجاهدين با رژيم  دارند با خودشيرينى خود را قاطى بحثى ميدانند كه از سرشان بلند تر است ، كه در مورد آينده ايران ، استقلال ايران ، نفت و گاز ايران و تقلاى رژيم براى حفظ قدرت و تلاش استعمار براى حفظ بازار خودش است  ، به مجاهدين گير ميدهند كه ثابت كنيد با موساد و در«نوادا »نبوديد . خوب حد سوزش محافل استعمارى را ببينيد و حدس بزنيد از اين كه مبارزه و مظلوميت مجاهدين افرادى را به حمايت از مجاهدين وارد صحنه كرده كه در خارج از دنياى آخوندها به اين شخصيتها مثل«الى ويزل »و «اسقف دسمونز توتو» به  عنوان شاخصهاى وجدان بيدار بشريت ميگويند. در دنياى مادون وجدان معامله گر همه چيز خريدنى است . شايد به اين خاطر كه همكاران سابق دادستانئ انقلاب مركز و لاجوردى همه چيز خود را به فروش گذاشته و از درك موضعگيرى بر عليه سياستهاى ضد انسانى و ضد ايرانى مماشات گرايانه وزارت خارجه امريكا ، توسط خود امريكاييها ، ناتوان هستند . واقعا به ميرزا ئ اكثريتى و حاجى راه كارگرئ بايد گفت بر خر مگس معركه .....
ما بقيه هم برائ شادى روح خدابيامرزها صلوات ميفرستيم .

سينا دشتي


Blog Archive