بنا به درخواست طرف ایرانی مذاکره کننده هسته ای کشورهای عضو 1+5 با ادامه مذاکرات در تاریخ 25 فروردینماه سال جاری موافقت کردند ولی هنوز محل برگزاری گفتگوها مشخص نشده است. رژیم آخوندی که از حمایت دولت آنکارا از مخالفان بشار اسد شدیدا گزیده شده است از پذیرش استانبول که قبلا از آن بعنوان محل برگزاری نشست ها یاد می شد امتناع ورزیده است و پاسدار سبز علی رضائی طی یک موضعگیری بغایت مسخره اعلام نمود که بهتر است دولت ایران کشورهای دوست را بعنوان محل برگزاری نشست ها پیشنهاد کند و از شهرهای بغداد و دمشق و بیروت بعنوان شهرهای مورد علاقه رژیم برای برگزاری نشستها یاد نمود. البته پر واضح است که هر سه این شهرها از دولت های لرزانی برخوردارند که از توانائی تامین امنیت برای برگزاری نشستها برخوردار نیستند و در واقع رژیم که در اوج حضیض و استیصال ناشی از انزوای داخلی و بین المللی بسر می برد در جایگاهی قرار ندارد که بخواهد محل برگزاری نشست گفتگوها را تعیین و به طرف مقابل تکلیف و تحمیل کند و پیشنهاد پاسدار رضائی یک ژست توخالی و بی محتوا که تنها مصرف داخلی برای روحیه دادن به تتمه نیروهای سرکوبگر دارد بیش نیست. پیشنهاد پاسدار رضائی بخوبی موید و بیانگر انزوای گسترده رژیمی است که تنها متحدین باقیمانده خود را در کشورهائی جستجو می کند که دولتهای آنها با قیام گسترده داخلی روبرو بوده و از دوام و قوام لازم برخوردار نبوده و همچون خود رژیم دولتی لرزان و بی ثبات را نمایندگی می کنند.
در آستانه برگزاری نشست هم تضادهای داخلی رژیم با طرح نامه رفسنجانی به خمینی درباره گفتگو با آمریکا از سوی او اوج تازه ای گرفت. ولی فقیه ارتجاع که هیمنه و آتوریته خود را بر رژیم رو به سقوط خود از دست داده است و مجبور است برای حفظ رژیمش و روحیه دادن و نگهداری باقیمانده نیروهای سرکوبگر پشت سنگر مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا بعنوان سنت بجا مانده از "دوران طلائی امام" موضع بگیرد با طرح گفتگو با آمریکا از سوی رفسنجانی با چالش جدیدی مواجه گردیده و برای خنثی سازی مسائل مطرح شده از سوی رفسنجانی گماشتگان خود از جمله سربازجو حسین شریعتمداری را به صحنه فرستاده است و پرواضح است که نتیجه تمامی این برخوردها و پرده دری ها همانا هر چه بیشتر در نزوا قرار گرفتن خامنه ای و باند او در تضادهای داخلی رژِیم است. از طرف دیگر با استیضاح وزیر کار رژیم از سوی مجلس بخاطر گماشتن سعید مرتضوی دادستان جنایتکار سابق تهران از سوی دولت مهرورزی! بر راس سازمان تامین اجتماعی در حالیکه در ارتباط با جنایات بوقوع پیوسته در کهریزک بعد از انتخابات جنجال برانگیز دوسال پیش ریاست جمهوری رژیم پرونده مفتوح داشته و همچنین به فساد گسترده مالی هم متهم است جنگ و دعواهای داخلی پایان ناپذیر رژیم را ابعاد جدیدی بخشیده است بطوریکه برای جلوگیری از تبعات آن محمود احمدی نژاد طی نامه ای به صادق لاریجانی بعنوان رئیس هیئت حل اختلافات داخلی سه قوه رژِیم خواهان دخالت او در موضوع استیضاح وزیر کار کابینه اش شده است. علی لاریجانی رئیس مجلس رژِیم در موضعگیری صریح بعد از ارسال نامه احمدی نژاد به برادرش صادق لاریجانی اعلام داشته که دخالت رئیس قوه قضائیه در موضوع استیضاح فاقد وجاهت قانونی است و استیضاح وزیران از حقوق نمایندگان مجلس است. تمامی جنگ و دعواهای درونی رژیم علیرغم خواست خامنه ای برای حل اختلافات موجود بین دولت و مجلس گویای این واقعیت انکارناپذیر است که خامنه ای از توان و قدرت لازم بعنوان ولی فقیه رژیم که "عمود خیمه نظام" نامیده می شود برخوردار نیست و کسی برای حرفهای او تره هم خرد نمی کند چرا که تضادهای بالائی رژیم برخاسته از تضادهای غلتان در جامعه بوده و نارضایتی شدید عمومی راهی را برای کارگزاران رژِیم در مجلس برای دامن زدن به تضادها در بالا به امید واهی مهار توده ها باقی نگذاشته است. شاید جالب باشد که بر طبق نظرسنجی سایت "عصر ایران" بیش از 92% مراجعه کنندگان به این سایت با برکناری وزیر کار رژیم موافق می باشند!.
در نگاهی اجمالی به چنین شرایطی مسلم است که دولتی که از قدرت مهار تضادهای درونی خود برخوردار نیست از توان لازم برای گفتگو و حفظ منافع خود برخوردار نیست و در چانه زنی های متعارف در چنین گفتگوهائی مجبور به دادن امتیاز است. شاید همین عامل باعث شده است که طرف های گفتگو در هیئت های 1+5 را به طمع واداشته و به میز مذاکره کشانده است. همان طمعی که وزیر امورخارجه آمریکا را به طرح این موضع واداشته است که زمان برای انجام گفتگوها ابدی نیست. از اهداف دیگر آمریکا و متحدین غربی اش در کنار طمع عقب نشینی احتمالی رژیم از مواضع پیشین می توان به قانع سازی طرفهای چینی و روسی بمنظور همراهی هر چه بیشتر با جامعه جهانی جهت انزوا قرار دادن رژِیم تهران یاد نمود اما باید بازهم تاکید نمود که رژِیم حاکم بر تهران مستصل تر و ناتوان تر از آن است که بخواهد قدرت ریسک امتیاز دادن و عقب نشینی در مذاکرات هسته ای را داشته باشد چرا که به اعتراف رهبر همین رژیم هرگونه عقب نشینی از مواضع پیشین در مذاکرات هسته ای سلسله ای ازعقب نشینی های بعدی را بدنبال خواهد داشت که این رژیم از پرداخت بهای آن عاجز بوده و لاجرم باید تن به سقوط محتوم دهد لذا علیرغم اینکه رژِیم در بدترین شرایط خود چه در ابعاد داخلی و چه در عرصه بین المللی در حیات سی و سه ساله اش قرار دارد اما از امکان و توان عقب نشینی از مواضع پیشین خود برخوردار نیست. پیشنهاد پاسدار رضائی مبنی بر اینکه شهرهای بغداد و دمشق و بیروت محل انجام گفتگوها باشد دلیلی است روشن بر این ادعا. رژِیمی که از قبول استانبول بعنوان محل انجام گفتگوها عاجز است چگونه می تواند از پس عواقب هرگونه عقب نشینی از مواضع پیشین برآید؟ فراموش نکرده ایم که پاسدار سبز علی رضائی دوسال قبل در سایت وابسته بخود یعنی تابناک اعلام نموده بود که مذاکرات هسته ای تنها موضوعی است که رژیم از توان مانور دادن حول آن برخوردار است وگرنه با حل آن موضوع های دیگری همچون حقوق بشر و صدور تروریسم روی میز مذاکره قرار خواهد گرفت که رژِیم از توان نزدیک شدن به آنها برخوردار نیست. همین موضع صریح و روشن از سوی یکی از کارگزاران رژیم بیان واقعیتی است سترگ که در فاز اضمحلال و سرنگونی امید به عقب نشینی در مذاکرات هسته ای یعنی تن دادن به یک خودکشی و علیرغم تمامی بلاهت رژِیم آخوندی آنها لااقل بلخاظ غریزی همچون حیوانات و چارپایان هم که شده از قانون نانوشته دفع ضرر و کسب منفعت پیروی نموده و در یک کلام از خودکشی تمام عیار استقبال نخواهند کرد. آنها سیاست خرید زمان برای پیشبرد اهداف خود را بنا به این مثل معروف ایرانی که از این ستون به آن ستون فرجی است را دنبال می کنند. بر جامعه جهانی و نمایندگان آنها در 1+5 است که به گفتگوهای کسالت آور هسته ای برای همیشه پایان داده و برای یکبار هم که شده بعد از سی و سه سال جنایت و صدور تروریسم از سوی رژِیم آخوندی در کنار مردم ایران و مقاومت آن در نیل به دمکراسی و صلح پایدار جهانی قرار بگیرند.
در آستانه برگزاری نشست هم تضادهای داخلی رژیم با طرح نامه رفسنجانی به خمینی درباره گفتگو با آمریکا از سوی او اوج تازه ای گرفت. ولی فقیه ارتجاع که هیمنه و آتوریته خود را بر رژیم رو به سقوط خود از دست داده است و مجبور است برای حفظ رژیمش و روحیه دادن و نگهداری باقیمانده نیروهای سرکوبگر پشت سنگر مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا بعنوان سنت بجا مانده از "دوران طلائی امام" موضع بگیرد با طرح گفتگو با آمریکا از سوی رفسنجانی با چالش جدیدی مواجه گردیده و برای خنثی سازی مسائل مطرح شده از سوی رفسنجانی گماشتگان خود از جمله سربازجو حسین شریعتمداری را به صحنه فرستاده است و پرواضح است که نتیجه تمامی این برخوردها و پرده دری ها همانا هر چه بیشتر در نزوا قرار گرفتن خامنه ای و باند او در تضادهای داخلی رژِیم است. از طرف دیگر با استیضاح وزیر کار رژیم از سوی مجلس بخاطر گماشتن سعید مرتضوی دادستان جنایتکار سابق تهران از سوی دولت مهرورزی! بر راس سازمان تامین اجتماعی در حالیکه در ارتباط با جنایات بوقوع پیوسته در کهریزک بعد از انتخابات جنجال برانگیز دوسال پیش ریاست جمهوری رژیم پرونده مفتوح داشته و همچنین به فساد گسترده مالی هم متهم است جنگ و دعواهای داخلی پایان ناپذیر رژیم را ابعاد جدیدی بخشیده است بطوریکه برای جلوگیری از تبعات آن محمود احمدی نژاد طی نامه ای به صادق لاریجانی بعنوان رئیس هیئت حل اختلافات داخلی سه قوه رژِیم خواهان دخالت او در موضوع استیضاح وزیر کار کابینه اش شده است. علی لاریجانی رئیس مجلس رژِیم در موضعگیری صریح بعد از ارسال نامه احمدی نژاد به برادرش صادق لاریجانی اعلام داشته که دخالت رئیس قوه قضائیه در موضوع استیضاح فاقد وجاهت قانونی است و استیضاح وزیران از حقوق نمایندگان مجلس است. تمامی جنگ و دعواهای درونی رژیم علیرغم خواست خامنه ای برای حل اختلافات موجود بین دولت و مجلس گویای این واقعیت انکارناپذیر است که خامنه ای از توان و قدرت لازم بعنوان ولی فقیه رژیم که "عمود خیمه نظام" نامیده می شود برخوردار نیست و کسی برای حرفهای او تره هم خرد نمی کند چرا که تضادهای بالائی رژیم برخاسته از تضادهای غلتان در جامعه بوده و نارضایتی شدید عمومی راهی را برای کارگزاران رژِیم در مجلس برای دامن زدن به تضادها در بالا به امید واهی مهار توده ها باقی نگذاشته است. شاید جالب باشد که بر طبق نظرسنجی سایت "عصر ایران" بیش از 92% مراجعه کنندگان به این سایت با برکناری وزیر کار رژیم موافق می باشند!.
در نگاهی اجمالی به چنین شرایطی مسلم است که دولتی که از قدرت مهار تضادهای درونی خود برخوردار نیست از توان لازم برای گفتگو و حفظ منافع خود برخوردار نیست و در چانه زنی های متعارف در چنین گفتگوهائی مجبور به دادن امتیاز است. شاید همین عامل باعث شده است که طرف های گفتگو در هیئت های 1+5 را به طمع واداشته و به میز مذاکره کشانده است. همان طمعی که وزیر امورخارجه آمریکا را به طرح این موضع واداشته است که زمان برای انجام گفتگوها ابدی نیست. از اهداف دیگر آمریکا و متحدین غربی اش در کنار طمع عقب نشینی احتمالی رژیم از مواضع پیشین می توان به قانع سازی طرفهای چینی و روسی بمنظور همراهی هر چه بیشتر با جامعه جهانی جهت انزوا قرار دادن رژِیم تهران یاد نمود اما باید بازهم تاکید نمود که رژِیم حاکم بر تهران مستصل تر و ناتوان تر از آن است که بخواهد قدرت ریسک امتیاز دادن و عقب نشینی در مذاکرات هسته ای را داشته باشد چرا که به اعتراف رهبر همین رژیم هرگونه عقب نشینی از مواضع پیشین در مذاکرات هسته ای سلسله ای ازعقب نشینی های بعدی را بدنبال خواهد داشت که این رژیم از پرداخت بهای آن عاجز بوده و لاجرم باید تن به سقوط محتوم دهد لذا علیرغم اینکه رژِیم در بدترین شرایط خود چه در ابعاد داخلی و چه در عرصه بین المللی در حیات سی و سه ساله اش قرار دارد اما از امکان و توان عقب نشینی از مواضع پیشین خود برخوردار نیست. پیشنهاد پاسدار رضائی مبنی بر اینکه شهرهای بغداد و دمشق و بیروت محل انجام گفتگوها باشد دلیلی است روشن بر این ادعا. رژِیمی که از قبول استانبول بعنوان محل انجام گفتگوها عاجز است چگونه می تواند از پس عواقب هرگونه عقب نشینی از مواضع پیشین برآید؟ فراموش نکرده ایم که پاسدار سبز علی رضائی دوسال قبل در سایت وابسته بخود یعنی تابناک اعلام نموده بود که مذاکرات هسته ای تنها موضوعی است که رژیم از توان مانور دادن حول آن برخوردار است وگرنه با حل آن موضوع های دیگری همچون حقوق بشر و صدور تروریسم روی میز مذاکره قرار خواهد گرفت که رژِیم از توان نزدیک شدن به آنها برخوردار نیست. همین موضع صریح و روشن از سوی یکی از کارگزاران رژیم بیان واقعیتی است سترگ که در فاز اضمحلال و سرنگونی امید به عقب نشینی در مذاکرات هسته ای یعنی تن دادن به یک خودکشی و علیرغم تمامی بلاهت رژِیم آخوندی آنها لااقل بلخاظ غریزی همچون حیوانات و چارپایان هم که شده از قانون نانوشته دفع ضرر و کسب منفعت پیروی نموده و در یک کلام از خودکشی تمام عیار استقبال نخواهند کرد. آنها سیاست خرید زمان برای پیشبرد اهداف خود را بنا به این مثل معروف ایرانی که از این ستون به آن ستون فرجی است را دنبال می کنند. بر جامعه جهانی و نمایندگان آنها در 1+5 است که به گفتگوهای کسالت آور هسته ای برای همیشه پایان داده و برای یکبار هم که شده بعد از سی و سه سال جنایت و صدور تروریسم از سوی رژِیم آخوندی در کنار مردم ایران و مقاومت آن در نیل به دمکراسی و صلح پایدار جهانی قرار بگیرند.
Blog Archive
-
▼
2012
(71)
-
▼
آوریل
(21)
- بر خر مگس معركه لعنت
- فریاد دکتر حسین فاطمی قهرمان ملی ایران زمان اعدا م...
- دبيرخانه شوراي ملي مقاومت مذاكره حكومت نوري مالكي...
- مردی که حقوق بشر را با خون خود نوشت.
- فاطی کماندو در نقش یک مجاهد!
- عكسهاي فيلم نفوذي يا سند كرد كشي مجاهدين؟!
- خسرو گلسرخی، مردی که برای جانش چانه نزد.
- عکس زیبایی از دو هنرمند متعهد و مسئول و مقاوم در ک...
- سینمای آلمان نازی و سینمای جمهوری اسلامی-بصیر نصیبی
- آذر شيوا بازيگر فيلم سلطان قلبها در اوج شهرت به ...
- معمـّای پیش بینی درآمد های بودجه سال ۹۱ ؟
- به یاد خسرو گلسرخی، مبارزی که به خلقش وفادار ماند.
- امیلیانو زاپاتا یکی از رهبران برجسته انقلاب مکزیک
- حسین پویا-جناب سیمور هرش..... !!
- از دروغ داغ روز گوبلز دادش در آمد!
- صیاد شیرازی ،سرهنگ جنایتکاری که بچه ها را به میدا...
- گلادیاتورهای بی سلاحی که تا آخرش ایستادند.
- بازهم درباره مذاکرات کسل کننده هسته ای- علیرضا یعقوبی
- جنایت بشار اسد- طرح بسیار زیبایی از استاد رضا اولیاء
- صغری تنها 13 سال داشت و بیشتر عمر 35 سالهاش را در...
- زن جوان پاکستانی قربانی اسید پاشی به زندگی خود خات...
-
▼
آوریل
(21)