بخشهایی از دست نوشتۀ زندانی سیاسی ارژنگ داودی که در 14 مرداد ماه 89 نوشته شده است جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" قرار گرفته شده است. متن دست نوشته به قرار زیر می باشد:
با یاد خدا
عزیزان ملت یا دزدان پایین گردنه،
آقای میرحسین موسوی،بدون سلام و کمترین احترام،
... پس از 30 سال هنوز هم عالمانه،عامدانه ولی به عبث تلاش می کنید که یا حقایق بر ملا شده را وارونه جلوه دهید و یا مثل فاجعه دردناک و فراموش ناشدنی قتل عام سیاه 67 در دوران نخست وزیری ات آن را به باد فراموشی بسپارید اما بر خلاف تصورات غلط بعضی ها حافظۀ تاریخی ایرانیان بسیار قوی تر از آن است که چیزی را از خاطر بزداید.
... شاید شما واقعیات را آنطور که می خواهید و می پسندید،می بینید ولی بدان که هرگز نمی توان تاریخ یک کشور را تا به این پایه و با گذشت تنها سه ده چنین وقیحانه تحریف کرد.
نخیر آقای موسوی ،
اینها نه عزیزان ملت که فرزندانی ناخلف تر از اسلاف خود یعنی ناخلف تر از راهزنان انقلاب 57 بوده و عزیزان امت ورشکسته عقیدتی – سیاسی ای هستند که در 30 سال گذشته خاک ایران را در توبره کرده و از همه نظر روی سیاه تاتار و تازی و مغول را سفید کرده اند.
آقای موسوی در سال 57 شما حداقل 36 ساله بودید یعنی حدود 18 سال در عرصه اجتماعی کشور بودید که انقلاب مردم ایران پیروز شد ولی آنچنان در برج عاج عافیت طلبی خزیده و به سرمی بردید که حتی یک کشیده ناقابل هم از رژیم ستم شاهی نوش جان نکردید!! بنابر این بر اساس کدام سابقه یا صداقت انقلابی خود را آنچنان محق یافتید که ابتدا وزیر امورخارجه و سپس نخست وزیر شوید.گیریم در دیگ باز بود حیای تو...
در تبلیغات دروغین دوران انتخابات صوری 88 طوری وانمود می کردید که انگار در طول 20 سال قبل از آن از تمام مناصب حکومتی برکنار شده بودید در حالی که مثل بقیه راهزنان انقلاب در طول این مدت 30 ساله در پست های حساس رحل اقامت دایم افکنده و برای مثال از اعضای همیشگی مجمع تشخیص مصلحت بوده و هنوز هست!؟
سه سوال ساده
1- آیا در تمام این مدت حتی یک کلمه که از آن بوی ایرانیت به مشام برسد هرگز از دهان شما خارج شد!؟
2- آیا در دوران غصب پست های حساس اجرایی در کشور حتی یکبار اجازه دادید سرود ملی "ای ایران" از تلویزیون پخش شود؟ آیا در تمام دوران شما کسی جرأت داشت که در خلوت خانه اش این سرود زیبا را زمزمه کند؟ سرودی که دل هر ایرانی اصیل را به وجد می آرد.
آیا حقیقتا فراموش کرده اید یا تجاهل می کنید و به روی نامبارک تان نمی آورید که در درون ریاست جمهوری رفسنجانی که بزرگترین حامی و در حق واقع ولی نعمت و ارباب 30 ساله شما و ... بوده است ،تعدادی دانشجو به جرم!؟ خواندن سرود ملی در محل دانشگاه ،به رنج شکنجه و زندان گرفتار شدند.
3- آیا در دوران نخست وزیری تان آقای خامنه ای با رأی آزاد و مدیریت ناشده به ریاست جمهوری رسید؟آقای رفسنجانی ،نمایندگان مجلس شورا و مجلس خبرگان چطور؟ شرمت باد ای دستی که بد بودی ...
به راستی فکر می کنید در نگاه ما ایرانیان میهندوست چه تفاوتی میان تو، خاتمی،کروبی و ... به رهبری رفسنجانی با امثال جنتی،مصباح،حسینیان،احمدی نژاد و ... به رهبری خامنه ای وجود دارد جز اینکه آنها بلافاصله بعد از مرگ خمینی خون آشام،سرگردنه را قاپیدند و باند شما را به پایین گردنه راندند که در آمد و عایدات آن به مراتب بسیار کمتر است.
آقای موسوی
... انقلاب 57 مردم بپاخاسته ایران را غصب ،کشور اهورایی ما را مصادره، به امید و آرمانهای یک ملت بزرگ خیانت کرده و پس از 30 سال غارت و چپاول هنوز هم خود طلبانه می کوشند تا به ویژه خواری های خود جنبه موروثی بدهند.
... به محض اینکه ماسک ریا و مردم فریبی از چهره هایتان برداشته شد و فهمیدند که سگ زرد برادر شغاله،دیگر حاضر به حمایت و جان فشانی نشدند و تنها عده انگشت شماری از همین بچه ننرهای لوس و عزیز کرده شما که خود از بسیجیان،پاسداران و ... هستند بمنظور باج خواهی و سهم گیری از دزدان سرگردنه در میدان ماندند که بعضا دستگیر و روانه زندان شدند و چقدر خوب است که با پندار کثیف، رفتار سخیف و گفتار رکیک خود بساط دین فروشی و میهن فروشی کلیت دستگاه حاکمیت را روشن تر از آفتاب نیمروز حتی برای عادی ترین مردم و ساده لوح ترین شهروندان نیز رو می کنند.
یادآور می شود که آقای خامنه ای در ارتباط با غائله بعد از انتخابات صوری 88 بصراحت و بدون پرده پوشی گفت:" این یک اختلاف درون خانوادگی است". علاوه بر این اعتراف نامه آقای تاج زاده هم به نوبه خود گویای کمی از حقایق 30 سال گذشته است ولی بقیه گردنه زنان حکومتی از جمله شخص شما که به مراتب مسئولیت سنگین تری بر دوش و گردن دارید هوز آن قدر وجود پیدا نکرده اید که در همین اندازه ناچیز هم از گذشته ننگین خود ابراز ندامت کرده و از پیشگاه بلند مردم ایران پوزش بخواهید.
آقای موسوی
به عنوان یک مبارز اصیل که در مقابل دو نظام ستمشاهی و ستمشیخی سر افرازنه ایستادگی کرده و به عنوان مبارزی که بویژه در مقاطع حساس تاریخی حفظ اصالت مبارزه و جنبش آزادیخواهی ایرانیان را از جان خود عزیزتر می دانم بناچار این نوشته را خطاب به شما و ... از زندان رجایی شهر تقدیم می کنم به پیشگاه تمام ایرانیان که از نحوست رژیم مطلوب شما یا در کشور خود به صلابه کشیده می شوند و یا در سراسر جهان پراکنده شده اند.
در پایان بطور مختصر و صریح اعلام می دارم که از نظر مبارزین اصیل و از دید زندانیان راستین سیاسی،طرفین غائله انتخابات صوری 88 مشتی راهزن،گردنه گیر و گردنه زن هستند. شخصآ علی خامنه ای را رهبر دزدان سرگردنه می دانم و اکبر رفسنجانی را رهبر دزدان پایین گردنه که پس از سالها رفق و مدارا با هم و طراحی تمام جرم و جنایات 30 ساله و غارت ایرانیان اینک به علت تفاوت نجومی در آمد و عایدات در بالا و پایین گردنه به جان هم افتاده اند.
بدانید و آگاه باشید که ما ایرانیان در اولین فرصت ممکن که بتوانیم ماشین آدمکشی و جنایتکاری رژیم را از کار بیندازیم داد خود را از بیدادگران بیگانه زاد و بیگانه پرستی که کشورمان را اشغال کرده و خودمان را به گروگان گرفته اند ،می ستانیم.
پیش بسوی آن روز حتی اگر آن روز من نباشم.
زنده باد آزادی،
مرده باد استبداد حاکم،
ارژنگ داودی
معلم،شاعر،نویسنده،
زندانی سیاسیزندان رجایی شهر کرج
14 مرداد ماه 1389
منبع خبر
پارس دیلی نیوز
با یاد خدا
عزیزان ملت یا دزدان پایین گردنه،
آقای میرحسین موسوی،بدون سلام و کمترین احترام،
... پس از 30 سال هنوز هم عالمانه،عامدانه ولی به عبث تلاش می کنید که یا حقایق بر ملا شده را وارونه جلوه دهید و یا مثل فاجعه دردناک و فراموش ناشدنی قتل عام سیاه 67 در دوران نخست وزیری ات آن را به باد فراموشی بسپارید اما بر خلاف تصورات غلط بعضی ها حافظۀ تاریخی ایرانیان بسیار قوی تر از آن است که چیزی را از خاطر بزداید.
... شاید شما واقعیات را آنطور که می خواهید و می پسندید،می بینید ولی بدان که هرگز نمی توان تاریخ یک کشور را تا به این پایه و با گذشت تنها سه ده چنین وقیحانه تحریف کرد.
نخیر آقای موسوی ،
اینها نه عزیزان ملت که فرزندانی ناخلف تر از اسلاف خود یعنی ناخلف تر از راهزنان انقلاب 57 بوده و عزیزان امت ورشکسته عقیدتی – سیاسی ای هستند که در 30 سال گذشته خاک ایران را در توبره کرده و از همه نظر روی سیاه تاتار و تازی و مغول را سفید کرده اند.
آقای موسوی در سال 57 شما حداقل 36 ساله بودید یعنی حدود 18 سال در عرصه اجتماعی کشور بودید که انقلاب مردم ایران پیروز شد ولی آنچنان در برج عاج عافیت طلبی خزیده و به سرمی بردید که حتی یک کشیده ناقابل هم از رژیم ستم شاهی نوش جان نکردید!! بنابر این بر اساس کدام سابقه یا صداقت انقلابی خود را آنچنان محق یافتید که ابتدا وزیر امورخارجه و سپس نخست وزیر شوید.گیریم در دیگ باز بود حیای تو...
در تبلیغات دروغین دوران انتخابات صوری 88 طوری وانمود می کردید که انگار در طول 20 سال قبل از آن از تمام مناصب حکومتی برکنار شده بودید در حالی که مثل بقیه راهزنان انقلاب در طول این مدت 30 ساله در پست های حساس رحل اقامت دایم افکنده و برای مثال از اعضای همیشگی مجمع تشخیص مصلحت بوده و هنوز هست!؟
سه سوال ساده
1- آیا در تمام این مدت حتی یک کلمه که از آن بوی ایرانیت به مشام برسد هرگز از دهان شما خارج شد!؟
2- آیا در دوران غصب پست های حساس اجرایی در کشور حتی یکبار اجازه دادید سرود ملی "ای ایران" از تلویزیون پخش شود؟ آیا در تمام دوران شما کسی جرأت داشت که در خلوت خانه اش این سرود زیبا را زمزمه کند؟ سرودی که دل هر ایرانی اصیل را به وجد می آرد.
آیا حقیقتا فراموش کرده اید یا تجاهل می کنید و به روی نامبارک تان نمی آورید که در درون ریاست جمهوری رفسنجانی که بزرگترین حامی و در حق واقع ولی نعمت و ارباب 30 ساله شما و ... بوده است ،تعدادی دانشجو به جرم!؟ خواندن سرود ملی در محل دانشگاه ،به رنج شکنجه و زندان گرفتار شدند.
3- آیا در دوران نخست وزیری تان آقای خامنه ای با رأی آزاد و مدیریت ناشده به ریاست جمهوری رسید؟آقای رفسنجانی ،نمایندگان مجلس شورا و مجلس خبرگان چطور؟ شرمت باد ای دستی که بد بودی ...
به راستی فکر می کنید در نگاه ما ایرانیان میهندوست چه تفاوتی میان تو، خاتمی،کروبی و ... به رهبری رفسنجانی با امثال جنتی،مصباح،حسینیان،احمدی نژاد و ... به رهبری خامنه ای وجود دارد جز اینکه آنها بلافاصله بعد از مرگ خمینی خون آشام،سرگردنه را قاپیدند و باند شما را به پایین گردنه راندند که در آمد و عایدات آن به مراتب بسیار کمتر است.
آقای موسوی
... انقلاب 57 مردم بپاخاسته ایران را غصب ،کشور اهورایی ما را مصادره، به امید و آرمانهای یک ملت بزرگ خیانت کرده و پس از 30 سال غارت و چپاول هنوز هم خود طلبانه می کوشند تا به ویژه خواری های خود جنبه موروثی بدهند.
... به محض اینکه ماسک ریا و مردم فریبی از چهره هایتان برداشته شد و فهمیدند که سگ زرد برادر شغاله،دیگر حاضر به حمایت و جان فشانی نشدند و تنها عده انگشت شماری از همین بچه ننرهای لوس و عزیز کرده شما که خود از بسیجیان،پاسداران و ... هستند بمنظور باج خواهی و سهم گیری از دزدان سرگردنه در میدان ماندند که بعضا دستگیر و روانه زندان شدند و چقدر خوب است که با پندار کثیف، رفتار سخیف و گفتار رکیک خود بساط دین فروشی و میهن فروشی کلیت دستگاه حاکمیت را روشن تر از آفتاب نیمروز حتی برای عادی ترین مردم و ساده لوح ترین شهروندان نیز رو می کنند.
یادآور می شود که آقای خامنه ای در ارتباط با غائله بعد از انتخابات صوری 88 بصراحت و بدون پرده پوشی گفت:" این یک اختلاف درون خانوادگی است". علاوه بر این اعتراف نامه آقای تاج زاده هم به نوبه خود گویای کمی از حقایق 30 سال گذشته است ولی بقیه گردنه زنان حکومتی از جمله شخص شما که به مراتب مسئولیت سنگین تری بر دوش و گردن دارید هوز آن قدر وجود پیدا نکرده اید که در همین اندازه ناچیز هم از گذشته ننگین خود ابراز ندامت کرده و از پیشگاه بلند مردم ایران پوزش بخواهید.
آقای موسوی
به عنوان یک مبارز اصیل که در مقابل دو نظام ستمشاهی و ستمشیخی سر افرازنه ایستادگی کرده و به عنوان مبارزی که بویژه در مقاطع حساس تاریخی حفظ اصالت مبارزه و جنبش آزادیخواهی ایرانیان را از جان خود عزیزتر می دانم بناچار این نوشته را خطاب به شما و ... از زندان رجایی شهر تقدیم می کنم به پیشگاه تمام ایرانیان که از نحوست رژیم مطلوب شما یا در کشور خود به صلابه کشیده می شوند و یا در سراسر جهان پراکنده شده اند.
در پایان بطور مختصر و صریح اعلام می دارم که از نظر مبارزین اصیل و از دید زندانیان راستین سیاسی،طرفین غائله انتخابات صوری 88 مشتی راهزن،گردنه گیر و گردنه زن هستند. شخصآ علی خامنه ای را رهبر دزدان سرگردنه می دانم و اکبر رفسنجانی را رهبر دزدان پایین گردنه که پس از سالها رفق و مدارا با هم و طراحی تمام جرم و جنایات 30 ساله و غارت ایرانیان اینک به علت تفاوت نجومی در آمد و عایدات در بالا و پایین گردنه به جان هم افتاده اند.
بدانید و آگاه باشید که ما ایرانیان در اولین فرصت ممکن که بتوانیم ماشین آدمکشی و جنایتکاری رژیم را از کار بیندازیم داد خود را از بیدادگران بیگانه زاد و بیگانه پرستی که کشورمان را اشغال کرده و خودمان را به گروگان گرفته اند ،می ستانیم.
پیش بسوی آن روز حتی اگر آن روز من نباشم.
زنده باد آزادی،
مرده باد استبداد حاکم،
ارژنگ داودی
معلم،شاعر،نویسنده،
زندانی سیاسیزندان رجایی شهر کرج
14 مرداد ماه 1389
منبع خبر
پارس دیلی نیوز
Blog Archive
-
▼
2011
(123)
-
▼
ژوئیهٔ
(39)
- ارژنگ داودی:نامه سرگشاده به پیشگاه بلند ایرانیان
- جعفر پناهی و آنجلینا جولی جایزه قلب طلایی "ساریوو"...
- رد پاي «سيگار» در 90 درصد سرطانها ديده مي شود
- سید محمود دعائی در زندان پاریس
- شهدای گريلاهاي پژاك
- دختر ايراني نابغه نقاشي جهان
- مجتبی قطبی - تروریستهای جمهوری اسلامی شمشیر را از ...
- ما زن و مردم جنگيم، بجنگ تا بجنگيم
- عبدالعلی معصومی - ۳۰تیر و سیاست آمریکا
- یک برش تاریخی : عملیات کریستال ناخت
- 2 كودك آزارديده در بيمارستان جان باختند
- رضا اولیا – معرفی کتاب برنز و پناهندگی
- در درگیری بین نیروهای رژیم و پژاک ۱۸۰سرباز رژیم کش...
- ناهید همت آبادی - بی ضرورت تیتر
- بزرگترین نبرد یکانهای ارتش آزادیبخش لیبی در بریقه ...
- شورای ملی مقاومت ایران تجاوزات رژیم آخوندی به کردس...
- National Court issues a writ against Maliki
- حكم دادگاه اسپانيا عليه مالكي ـ فارسی
- علائم ابتلا به سرطان خون را بشناسید
- حکم دادگاه اسپانیا علیه مالکی و احضار سه تن از ج...
- بیاد فدائی شهید،سعید سلطانپور. شاعری که عروسیش گشت...
- سي و يکم خرداد ماه، در سالگرد تيرباران سعيد سلطانپور
- عزیز پاک نژاد - کمی دورتر کمی امن تر
- محملی علی شیخی - دانشجویان و قیام ۱۸ تیر
- منوچهرهزارخانی - «این، صدای آمریکا ست!»
- دادگاه حکم داد که هلندیها مسئول مرگ سه سربرنیکایی ...
- دادگاه اروپا: انگلستان حقوق بشر را در عراق نقض ک...
- کریم قصیم ـ دیکتاتورها رفتنی اند!
- گفتگو با استاد بهرام عالیوندی
- یزدان حاج حمزه - «اعانه دولت» تاکی می تواند جلوی ع...
- عبدالعلی معصومی - روزشمار قیام ۱۸ تیرماه ۷۸(۱)
- زینت میرهاشمی - مشایی هم چون احمدی نژاد تیرخلاص زن...
- بریدن حنجره خواننده انقلابی سوریه توسط رژیم بشار اسد
- از روی اجساد ما
- شعر معروف روباه و زاغ واقعاً سروده ی چه کسی است؟
- فقط در ايران اين اتفاق مي افته!!!
- محمدرضا روحانی - مازنده از آنیم که آرام نگیریم!
- نقاشی های دختر 12 ساله ايراني در ایتالیا
- سینا دشتی - بلندگوى «شیطان بزرگ» و «بندگان» فقیه
-
▼
ژوئیهٔ
(39)